دولت، رسالتی و وظایفی برعهده دارد لکن این بدین معنی نیست که بار مسئولیت از شانه ملت برداشته شده است. گناه توسعه نایافتگی و عقب ماندگی منحصر به دوش دولت ها نیست و ملت ها فارغ از این مسئولیت نیستند. هرکس به اندازه عقل، توان و اختیارش مسئول است: «کلکم راع و کلکم مسئول». دولت موظف به طرح و نقشه و سیاست گزاری ها و ریل گذاری هاست لکن در نهایت ملت باید به این ها جامه عمل بپوشاند. اساساً دولت ها غالباً به نحوی از دل ملت ها بیرون می آیند تا برای آنها کار کنند و ملت ها در رأی اکثریت خویش، دولتی را برمی گزینند که به او اعتماد دارند و طبعا می خواهند تا اندازه ای اورا در برنامه هایش همراهی و یاری کنند. و سرانجام ملت است که در سربلندی ها تقدیر و در شکست ها سرزنش و تنبیه می شود؛ لذا یک دولت فعال و هوشمند و متخصص با ملت تنبل بی حوصله، کاری از پیش نمی برد و ملت پر انرژی و دانا نیز با دولت بی کفایت و نابلد. ولی در مقام مقایسه احتمال شکست ملت باهوش و دانای بی دولت به مراتب کمتر از دولت فعال و متخصص بی ملت است.
دولت (حاکمیت) درزمینه آب و حفاظت از منابع آبی همچون دیگر حوزه ها سیاست هایی وضع کرده است با این هدف و نیت بنیادین که حیات ایران پایدارتر بماند و از مردمانش می خواهد او را در مسیر تحقق آن هدف و نیل به آن مقصد عالی یاری اش کنند. لکن به نظر می رسد پس زمینه های فکری برخی از ما مردم و اعمال متناظر با آنها این گونه باشد:
1-دروغ می گویند که آب کم است!! اگر کم است چرا برای فلان هست؟
2- اینها را خودشان و برای خودشان می بافند!! من از هر راهی و به هر طریقی که شده کارم را پیش خواهم برد.
3-قانون، زندگی و کسب و کار مرا مختل می کند؛ پس خانواده و رفاهم را فدای این قوانین نمی کنم؛ بلکه برعکس، قوانین و مقررات باید در خدمت و فدای اهداف من باشند.
4- من می خواهم برای قبیله!، منطقه و محله خود قدمی بردارم، با هر قیمتی از عقب ماندگی های گذشته نجات و توسعه اش دهم؛ تا درآمد اهالی افزون شود و فقر ریشه کن.
5- اندکی چشم پوشی و اغماض در اجرای قانون که به جایی برنمی خورد.
6- من می خواهم در این منطقه سرمایه گذاری و اشتغال ایجاد کنم همه باید سرمایه گذار را یاری کنند و قانون و مقررات نباید دست و پاگیر باشند.
7- وقتی دیگران و همسایگان به این قانون پایبند نیستند و کسی مانعشان نمی شود، چرا من باید رعایت کنم و در رقابت عقب بمانم.
8- وقتی مردم برای نان شب و حداقل های زندگی محتاجند باید برای حل مشکلشان چاره کرد؛ حتی با دور زدن یا نادیده انگاشتن مقررات.
9- این جایگاه اقتصادی شایسته محله، منطقه و استان، نیست. باید توسعه به هر قیمتی سرعت یابد.
10- تولید، سرلوحه و شعار کشور و مسئولانش در طول سالهای متمادی اخیر است؛ لذا هیچ چیز نباید مانع رشد تولید و اشتغال شود.
11- قانون خوب آن است که کمک کار و حال من باشد وگرنه دلیلی برای پایبندی به آن وجود ندارد.
شاید این الفاظ و گفته ها بر زبان ما جاری نباشد، ولی به یقین با کنکاش در درون و فکر بسیاری می توان به این باورها دست یافت؛ توجیهات و گزاره های به ظاهر مشروع، که ما را به اقدامات غیر یا فراقانونی در پیشبرد آنها سوق می دهد؛ و کیست که نداند: باور منشأ عمل است. نتیجه آن که بخشی نگری، نزدیک بینی و کوته فکری بر دور اندیشی و بلند نظری غلبه می کند و البته گاهی در پس همه اینها خودمحوری در شکل های زیبا و فریبا توجیه می سازد، مشروع جلوه می دهد و اقدام می کند.
بسیاری اوقات فرافکنی، روحیه و ذهنیت شایع در ما برای کم کاری هایمان است که شاید ناخودآگاه در ما و بر ما حکم می راند: گاهی از تعدد و تنوع قوانین می نالیم، گاهی قوانین را ناقص و ناکافی می دانیم! گاهی برخوردها و تنبیهات را متناسب نمی دانیم، گاهی دولت را مسئول می نامیم، گاهی او را دروغ گو می خوانیم و ...
کلید در همراهی، هماهنگی، وحدت فهم، رویه و عمل دولت و ملت است و این گونه کامیابی ها و بهروزی ها دست یافتنی تر و افزون تر می شود. ای کاش این کلیشه را باور داشتیم که دولت همراه با ملت بر یک کشتی طی مسیر می کنند و سرنوشت ایشان به هم بسته و وابسته است و از همین رو ملت نمی تواند از زیر بار مسئولت شانه خالی کند. لذا با توجه به تغییر اقلیم، افزایش و تداوم خشکسالی ها و کاهش و کمبود آب، ضرورت مسئولیت پذیری و مشارکت عمومی را بیشتر می نماید. اساساً از آنجا که طرح ها و مقررات دولتی در زمینه آب و بسیاری از حوزه های دیگر، اصلاح سبک زندگی و مناسبات اجتماعی و اقتصادی مردم را هدف قرار می دهد؛ نمی توان بدون صرفه جویی، امساک و تطبیق و در تعارض و تضاد با مقررات دولتی در یک کشتی طی طریق کرد.
باید در باب مسئولیت پذیری و مشارکت همگانی بیشتر گفت و نوشت ...
خواجه نصیر آبی
دستهبندی: | مجله الکترونیکی بهمن ماه 1402 |
شماره مجله: | شماره 24 |
این صفحه را به اشتراک بگذارید
به این مجله امتیاز بدهید