مرد جوان عاشق می شود. اما یک ابهام همیشگی با اوست، آیا این عشق به عادت تبدیل شده است؟ «کسی گفته است که عشق تکرار، تنها عشق شادکام است». این نوشتاری برای به¬یاد آوردن تکرار است. درباره آب، سوژه¬ای برای پرستش، ابژه¬ای در مسیر نوسازی، قاب قدیمی تمدن و جاده تاریخی توسعه. آب¬بان، تکرار یک «کنش آب محور» است. نشریه¬ای برای «بازنمایی کنش¬های آبی» در «فضای بازنمایی» که آب¬بان است. کنش آبی یعنی اینکه چگونه ما برای آب، از اندیشه و ایده و دانستن و عمل، هرآنچه که می¬توانیم کنیم. این کنش با آنچه که همه شاید هرکسی به اندازه ای انجام می دهد مشترک است. بازنمایی کنش آبی به این معنی است که کسی دیگر چگونه آن کنش ما را در ذهن خود میشناسد. به عبارتی دیگر، بازنمایی کنش، نشر دانش است. فضای بازنمایی نیز به چارچوب انتقال مفاهیم کنش آبی از طریق نمادها و نشانهها، کلمات و تصاویر و رسانه برای یک کاربر بعدی اشاره دارد. فضای بازنمایی، استیج نمایش ماست. اگرچه فضای بازنمایی، محدود کننده است اما بازنمایی کنش به روی کنشگران آبی مثل پنجره ای رو به توسعه پایدار اینجا گشوده است. آنچه که آب بان را متمایز ساخته است: تکرار آب.
تکرار در اگزیستانسیالیسم سورن کی یرکگور در گزارش کنستانتین معنای زندگی است: «آن که فقط امید می ورزد ترسوی بزدلی بیش نیست. یادآوری، به تنهایی، هوس رانی است. اما آنکه تکرار می¬کند دلیر است. هر آن قدر که در تکرار مصمم باشد، همان اندازه در انسانیت خویش ژرف تر است. امر نو، فانی است. آنکه درنیابد که زندگی، تکرار است و تکرار، خود زندگی¬ست محکوم به فناست. خداوند به اراده تکرار، جهان را خلق کرده است». اگرچه در تکرار، رستگاری¬ست چنانکه پرسید: ایّ العمل احبّ الی اللّه؟ و شنید که: ادومه و ان قلّ. (کدام عمل نزد خدا دوستداشتنیتر است؟ ]پیامبر (ص)[: آن که پایدار بماند، هرچند که کم باشد) اما در فضای تکرارشونده بازنمایی کنش های آبی نیز عدم مشارکت می تواند منجر به مقاومت یا بی-حاصلی شود. در آن صورت، فضا از معنا تهی می شود و ارتباط مخاطب با آنچه که ما آن¬را کنش¬های آبی می¬خوانیم و در آب-بان بازنمایی می¬کنیم قطع می¬شود.
به این معنا، داستایوفسکی در یادداشت¬های زیرزمینی که اولین رمان اگزیستانسیالیستی شناخته می شود در توصیف شهر سنپترزبورگ که به زعم او «انتزاعی ترین و درعین حال از پیش تعیین شده ترین شهر تمام دنیا»ست می کوشد تا نشان دهد که چگونه فضای بازنمایی که در اینجا محیط شهری¬ست تعیناتش را بر آدم¬ها تحمیل کرده، چیزی که عصبانیت و خشم آن-ها را به دنبال داشته است. اگر فضای بازنمایی آب¬بان از مشارکت تهی شود، بی تفاوتی می آفریند. انگار که نیست و هرگز هم نبوده تا تکرار کنش¬های آب محور باشد. نمایش اغراق آمیز سوررئالیسم از تکرار واقعیت در اینجا کاربردی¬تر است. به باور سوررئالیت¬ها یک واقعیت بیرونی باید چنین وضعیتی را خلق کند که فرد در مواجهه با آن¬ که گویا ورای واقعیت معمول است، شیوهای از مشارکت در اندیشیدن بیافریند و به تفکرات ناخودآگاه، مجال ظهور یک آنِ اشراقی ناگهانی دهد که حاصل همان مواجهه است نه تفکر از پیش تعیین شده. در اینجا تکرار در مقایسه با هدایتگرایی مندرج در فضای بازنمایی که آب¬بان است، آن¬را را به جایی برای مکاشفه بدل میسازد؛ انگار که حصارها فرو بریزد و هر خواننده احساس کند که حرفی برای گفتن در آب¬بان دارد که می¬تواند در شماره بعدی که می¬رسد منتشر کند. این همان معناست که می شود از توصیف شارل بودلر در یک زن رهگذر فهمید: «یک آذرخش و دیگر شب! زیباییِ درگریز/که نگاهش ناگاه دوباره متولدم کرد / آیا دیگر نخواهمت دید در فراسوی زمان؟».
اینک ما در آستانه سومین سال انتشار آب¬بان ایستاده¬ایم. بار سنگین تکرار را بر دوش می¬کشیم و فضای بازنمایی اندیشه¬های آبی را از روز صفر آب¬بان بدینجا رساندیم که ساخته¬ایم. حصارهای سخت نشریه را فروریخته ایم و مشارکت همگانی را برانگیخته¬ایم. یادمان هست که ما در واقعیتی زندگی می¬کنیم که کمبود مزمن آب به «وضعیت عادی جدید» تبدیل شده است. امروز، چیزی در حدود دو میلیارد نفر در مناطقی با تنش آبی زیاد زندگی می¬کنند و تقریباً 850 میلیون نفر یعنی یک نفر از هر 9 نفر به آب آشامیدنی سالم دسترسی ندارند. بر اساس پیشبینیها، اگر بشر با نرخ فعلی به مصرف آب ادامه دهد، جهان تا سال 2030 با 40 درصد کسری آب شیرین مواجه خواهد شد. در اینجای تاریخ همین روزنه¬های دانایی¬ست که به کمک ما خواهد آمد. آب¬بان مهلت تکرار اندیشه برای کنش¬های آبی است. برای پایداری آن و رسیدن به اهداف توسعه پایدار در بخش های آب و کشاورزی و صنعت و برای آینده که تکرار خواهیم کرد، که تکرار خواهیم شد.
آب بان به شیوه ی باران، پر از طراوت تکرار و به سبک درخت، میان عافیت نور تا همیشه منتشر باد.
عباس فقیه خراسانی
موسس شرکت مشاور زیست اجتماعی دانو
دستهبندی: | مجله الکترونیکی بهمن ماه 1402 |
شماره مجله: | شماره 24 |
این صفحه را به اشتراک بگذارید
به این مجله امتیاز بدهید