در حوزه مطالعات مربوط به منابع آب، گاهی این سوال پیش میآید که رجوع به مدیریت سنتی منابع آب و کنکاش در سازهها و ابزار و آلات و فرهنگ و روشها و منشهای آن زمان چه دردی از دردهای متعدد ما را در این حوزه دوا میکند. مگر دیگر میتوان دوره کاریز و کاریزداری را تکرار نمود. امروز با افت شدید و فراگیر منابع آب زیرزمینی که سبب ممنوعه و ممنوعه بحرانی شدن بیش از 400 محدوده مطالعاتی از 609 محدوده در کشور شده است مگر میتوان دیگر به احیا قنات اصلا فکر کرد و به امید راه افتادن قنات های متروکه و رو به مرگ بود. گیریم که با تمهیداتی قناتهای کشور دوباره جاری و ساری شد، نظر به تقاضای روزافزون آب از سوی جوامع مختلف برای استفاده در بخشهای شرب و بهداشت و صنایع و کشاورزی که هرروزه تعداد چاههای بیشتر، عمق چاه های عمیقتر و قدرت پمپهای بیشتری را میطلبد مگر میشود با جریان آهسته و با اوضاع منابع آب امروز نه چندان پیوسته پاسخگوی این نیازهای فزاینده بود. به عبارتی خلاصهتر میتوان چنین جمعبندی کرد اصلا از همان زمان که دولت که به جای ملت عهدهدار مدیریت منابع آب کشور شده بود در قالب آییننامه اجرایی فصل دوم قانون توزیع عادلانه آب گواهی فوت قنات و حفر چاه به جای قنات را پذیرفت مهر پایانی بر دوره قنات و تمدن قناتی گذارده شد. پس این همه مطالعه و پژوهش و دغدغه برای مستند سازی مدیریت سنتی آب از کجا میآید و این نبش قبر در بستر تاریخ با چه هدفیست؟ پاسخ به این سوالات این است که یکی از مهمترین درسهایی که از گذشته میتوان گرفت استفاده از تجارب و میراث ناملموس گذشتگان برای حل مسائل و چالشهای متعدد امروز است. بازکردن گرههای کور که نه با دندان بلکه با سرانگشت تدبیر و با نگاه بازاندیشانه به عمق تاریخ امکان پذیر است. در حکمرانی گذشته آب این کشور اگر به درستی وارسی کنیم ردپای مشارکت همه ذینفعان و ذیمدخلان به خوبی مشاهده میشود. مردم، تسهیم کنندگان سهم آب را انتخاب میکردند، تسهیم کنندگان سهم آب را برقرار میکردند و خود مردم حافظان رعایت این قانون بزرگ بودند تا حیات همه ذینعان تضمین شود. پس اولین و مهمترین اصل در نظام سنتی مدیریت منابع آب، رعایت اجرای مدار آبیاری بود. برای اینکه این مدار به درستی و به قاعده به گردش در آید و از گردش دائم آن چرخ زندگی مردمان جامعه وابسته به آن نیز بچرخد نیاز به مشارکت همگان بود و این نیاز به مشارکت، خواسته و ناخواسته در ضمیرناخودآگاه همگان جا میگرفت. همه میدانستند برای ادامه حیات در شرایط سخت اقلیم و قهرهای گاه به گاه طبیعت باید از تکروی دور ماند و تنها و تنها با مشارکت از آن به سلامت گذشت و این یعنی انسجام اجتماعی به معنی کامل کلمه. یعنی اتحاد برای زنده ماندن و مشارکت برای رونق همگانی یعنی عدالت اجتماعی. گمشده حکمرانی نوین آب.
محمد مهدی جوادیان زاده
مدیرعامل شرکت سهامی آب منطقه ای یزد
دستهبندی: | نشریه الکترونیکی آذرماه 1402 |
شماره مجله: | شماره 22 |
این صفحه را به اشتراک بگذارید
به این مجله امتیاز بدهید