مدیریت مشارکتی عبارت است از به وجود آوردن فضا و نظامی توسط مدیریت که تمام کارکنان و مشتریان(ذینفعان) و مشاوران یک سازمان در روند تصمیم گیری و حل مسائل و مشکلات پیش رو با مدیریت همکاری و مشارکت جویند. در واقع این نوع مدیریت میخواهد از ایدهها، پیشنهادها، ابتکارات، خلاقیتها و توان فنی و علمی کارکنان و ذینفعان در حل مسائل و مشکلات سازمان و بهبود مستمر فعالیتهای آن استفاده نماید. آهنگ فعلی تغییرات آن چنان سریع است که تأخیر در پاسخ به آن ممکن است بسیار پرهزینه و حتی فاجعه آفرین باشد. شرکتها و دولتها همه روزه به این دلیل ورشکسته میشوند که در سازگار کردن خود با این تغییر کوتاهی کرده یا بسیار کند عمل کردهاند. سازگار شدن با تغییرات سریع در جریان، به تغییر نگرش و رویکرد سیستم در نوع کارها و نحوه انجام آنها نیاز دارد. بنابراین، باید ابتدا تفکر را متحول کرد تا در عمل این تغییرات پدیدار شود. مشارکت کارکنان در مدیریت، سبب توانمندی سازمان و فزونی سرعت هماهنگی با تحولات و تغییرات در جریان می گردد. در واقع با روشهای مشارکتجویانه، به کارکنان فرصت داده میشود تا درگیر مسائل شوند و نقش مهمی در تصمیمگیریها داشته باشند. در اصل، مدیریت مبتنی بر مشارکت بر این اندیشه استوار است که اگر افراد در تصمیم گرفته شده نقش داشته باشند، به احتمال زیاد آن را میپذیرند و از آن پشتیبانی میکنند. بر همین اساس مشارکت فکری کارکنان و مشتریان و مدیریت موفق و بهبود مستمر آن در سازمان با پیادهسازی «نظام پیشنهادها» قابل اجرا می باشد. قوه ی تفکر و تعقل بزرگترین سرمایه بشر بوده و اجرای نظام پیشنهاد ها می تواند با افزایش روحیه کنجکاوی و کنکاش در انسان، زمینه ساز شکوفایی خلاقیت او گردد. این روحیه سبب میشود تا انسان با توجه به توانایی و درک خود از مسائل موجود و در جهت کمال گرایی، به دنبال یافتن پاسخی مناسب و قابل دفاع برای سوالات بوجود آمده در ذهن خود بر آمده و به این ترتیب به نوآوری دست یابد. بنابراین هرچه توانمندیهای ذهنی مورد استفاده در حل و فصل مسائل بیشتر باشد، فرآیند رفع مشکل سریعتر و بهتر پیش خواهد رفت. به همین دلیل یکی از کارآمدترین نظامهای اجرایی مدیریت مشارکتی، نظام پیشنهادهای کارکنان است که به کمک آن میتوان پیشنهادها و نوآوری های کارکنان را در تمام سطوح سازمان دریافت و مطابق آییننامههای خاصی ارزیابی نمود و به پیشنهادهای واصل شده پاداش مناسبی اختصاص داد. کارکنان هر سازمان به سبب داشتن نظریات، افکار و خلاقیتها منحصر بفرد خود با ارزشترین سرمایه محسوب میشوند و میتوان گفت یکی از نظامهایی که میتواند به این سرمایه باارزش، متناسب با خصوصیات و روحیات افراد هویت ببخشد، نظام پیشنهادهای کارکنان است. اجرای نظام پیشنهادها با ایجاد فضای مشارکتی پیش زمینه ای برای اجرا دیگر برنامه های مدیریت مشارکتی از قبیل گروههای کنترل کیفیت، گروههای خودگران، تصمیمگیری گروهی و . . . توسط مدیران و دست اندکاران می باشد و از طرفی به عنوان آسانترین برنامه مدیریت از راه مشارکت شناخته شده و با اطمینان میتوان گفت که این نظام در واحدهای اداری قابل اجراست. همچنین وجود روشهای اداری منسوخ، قوانین و مقررات دست و پاگیر، تشریفات و مراحل زائد اداری، اسراف و تبذیرهای فراوان در هزینه و . . . هر یک موضوع مناسبی برای ارایه پیشنهادها محسوب میشود. بنابراین میتوان گفت که اگر سازمانها به دنبال بهبود کیفیت کار، افزایش بهرهوری، کاهش نارضایتیها، افزایش رضایت اربابرجوع و مشتریان، افزایش روحیه سازمانی، افزایش تعهد و تعلق سازمانی، کاهش میزان نظارت در امور سازمان، افزایش سطح دانش، تخصص، نوآوری و خلاقیت در سازمان هستند، باید نظام پیشنهادها را در واحدهای خود به اجراء درآورند.
محمد عطاء میرسلیمانی
کارشناس حفاظت وبهره برداری از منابع آب
دستهبندی: | نشریه الکترونیکی آذرماه 1402 |
شماره مجله: | شماره 22 |
این صفحه را به اشتراک بگذارید
به این مجله امتیاز بدهید