بازتخصیص یا مدیریت عرضه و تقاضای منابع آب برای حفظ سرزمین، یک ضرورت تاریخی است و هیچ راه دیگری نیست جز در پیش گرفتن این رویکرد که هدف نهایی و غایی آن پایداری سرزمین است .تحقق این رویکرد بسیار دشوار است؛ اگر میخواهیم موضوع مدیریت آب را عملیاتی کنیم، نیازمند تغییرات بنیادی در طرز تفکر و نگرش¬های حاکم بر توسعه هستیم. دگرگونی در سیاستهای برون و درون بخشی و مواجهه و مقابله با تعارض منافع کار راحتی نیست و نیازمند پیش نیازها و تغییراتی است که باید روی آن تمرکز نمود. تغییرات مورد نیاز در تخصیص آب، به برنامه ای هوشمند نیاز دارد که می بایست ابعاد مختلف برنامه به مفهوم واقعی را داشته باشد؛ برنامه باید چشمانداز، هدف و سیاست داشته باشد؛ زمان¬مند باشد، به ظرفیتها توجه کند و برای ترویج در جامعه از ظرفیتهای رسانهای استفاده نماید. برای تدوین این برنامه و عملیاتی کردن آن نیازمند دوران گذار هستیم و باید پاردایمهای فکری عوض شود، پلتفرمهای مورد نیاز فراهم شده و تعارضات از بین برود. در واقع برنامه بازتخصیص با باور و اعتقاد دولت و مردم به کمآبی اجرایی میشود و در واقع باور به این مسیر، برنامههای مختلف از قبیل سازگاری و بهرهوری را به مرحله اجرا می¬رساند. هدف در این مسیر، کاهش برداشت است ؛ بنابر این قوانین این حوزه می¬بایست اصلاح و حقوق آب تبیین شود و بازار یا هر نهاد دیگر به کاهش برداشت و افزایش بهرهوری کمک نماید. همچنین باید به سمت تغییر الگوی کشتهای بزرگ پیش رفته و توسعه الگوی کشت، چگونگی تمدید پروانهها و استفاده از ظرفیت بازار محلی مورد تاکید قرار گیرد. بخش آب کشور ناگزیر از اصلاح نظام تخصیص و بازتخصیص است. هر چه در شکلگیری این اقدام عمیق درنگ شود، حل مسئله بحران آب مستلزم بهکارگیری روشهای سختتر و هزینه فزونتر خواهد بود. داستان فرونشست ها و نگرانیهای آن را باید جدی گرفت به همین علت آب کشور نیازمند نظام تخصیص و بازتخصیص است و این گامی مهم برای حل ابرچالش بحران آب است. از دیدگاه نظری، ادامه وضعیت موجود، ما را به ناکجاآباد میرساند. ما فرصت زیادی در حوزه آب نداریم و برای برنامه سازگاری با کمآبی، همراهی ذینفعان لازم است و باید رویکرد بازتخصیص آب توسط همه ذینفعان پذیرفته شود. مبنای بازتخصیص یا بازبینی در تخصیص آب، پایداری سرزمین است و با هدف احیاء و بازسازی اکوسیستم آبی تخریب شده و در معرض تخریب و تعادل بخشی آبهای زیرزمینی انجام میشود. بازتخصیص زمانی مطرح است که آب کافی برای مصارف جدید وجود نداشته و می¬بایست برای مدیریت آب تجدیدپذیر، بصورت سالانه و براساس شرایط جدید تصمیمگیری کنیم، کما اینکه مسئله بازتخصیص ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارد؛ باید به ابعاد آن در همه سطوح توجه شده و با رعایت حقوق بهرهبرداران قدیم، رضایت آنها را جلب نمود. در آخر می¬توان به این نکته اشاره کرد که برای بازتخصیص باید به عدالت آب توجه نموده و در مدیریت منابع آب و رویکردهای حاکم مد نظر قرار گیرد.
منا مسعودی
کارشناس حفاظت و بهره برداری از رودخانه ها
دستهبندی: | نشریه الکترونیکی آبان ماه 1402 |
شماره مجله: | شماره 21 |
این صفحه را به اشتراک بگذارید
به این مجله امتیاز بدهید