در ادبیات محیط زیست، مدیریت یکپارچه منابع آب(Integrated Water Resource Management - IWRM)، به معنای فرآیندیست که میخواهد سطح توسعه و مدیریت هماهنگ آب، زمین و منابع طبیعی دیگر را به منظور به حداکثر رساندن رفاه اقتصادی و اجتماعی به شیوهای عادلانه و بدون در خطر انداختن پایداری اکوسیستمهای حیاتی ارتقا میدهد. IWRM از گردآوری تجربیات کارشناسان حوزه آب از سراسر دنیا برآمد. بسیاری از بخشهای این برنامه از سال 1977 و همزمان با اولین کنفرانس جهانی آب در ماردلپلاتای آرژانتین تهیه شد، اما پس از کنفرانس سال 1992 سازمان ملل درباره محیطزیست و توسعه (اجلاس زمین) در ریو دوژانیروی برزیل و در دستور کار این نشست بود که IWRM مورد توجه و کاربست ویژه جهانی قرار گرفت (UNEP، 2002).
IWRM، در واقع یک رویکرد بین بخشی است که برای جایگزینی با مدیریت سنتی و پراکنده آب که به استفاده ناپایدار از آن انجامید طراحی شد. مدیریت یکپارچه منابع آب بر این درک اصلی استوار بود که آب یک کالای اجتماعی و اقتصادی است. پیشتر درباره اجلاس جهانی آب در دوبلین (1992) نوشتم (آببان 16، خرداد 1402) جایی که قرار شد آب، ارزش اقتصادی خود را بازیابد. در همینجا بود که مدیریت یکپارچه منابع آب، 3 هدف عمده را در تئوری خود به رسمیت شناخت: عدالت اجتماعی، بهرهوری اقتصادی و پایداری محیط زیست. یونسکو (2009) اهداف توسعه بر مبنای مدیریت یکپارچه منابع آب را در موارد سازگاری با تغییرات اقلیمی، تقلیل مخاطرات طبیعی - اجتماعی، امنیت تولید غذایی، کاهش ریسکهای سلامت، پایدارسازی مصرف آب، تسهیل مشارکت عمومی در مدیریت منابع آب و تضمین توسعه زیرساختهای آبی معرفی کرد. در جداول زیر کوشیدهام تا در یک نگاه کلی، تغییر رویه مدیریت منابع آب از وضعیت موجود حکمرانی به وضعیت موردنظر بر حسب IWRM را خلاصه کنم:
گزارهها |
وضعیت موجود/ سویه حکمرانی |
نوع حکمرانی |
اوتوکراسی/ راهبری آمرانه |
قانون اجرایی |
تمرکزیافته بر اساس قوانین یکسان |
سیاستگذاری |
بالا به پایین/ قوانین درجهت منافع مرکزی |
تأمین بودجه |
اختصاص بودجه دولتی / بودجهریزی بر اساس درآمد مرکزی و کمکهای بینالمللی |
نقش آب در توسعه |
عامل یاریرسان به منافع اقتصادی / نادیده انگاری مشکلات زیستمحیطی |
مسئولیت حکمرانی |
اقتدار مرکزی / دست بالای منافع توسعه اقتصادی |
نقش دولت |
تأمینکننده / نیاز جامعه محلی به دولت |
گزارهها |
وضعیت مورد نظر/ سویه حکمرانی |
نوع حکمرانی |
دموکراسی/ راهبری مشارکتی |
قانون اجرایی |
تمرکززدایی بر اساس قوانین عرفی و مشارکت محلی |
سیاستگذاری |
پایین به بالا / تصمیمگیری بر اساس منافع محلی |
تأمین بودجه |
مشارکت مالی ذینفعان آب / کمکهای مالی مرکزی به مشارکتکنندگان محلی |
نقش آب در توسعه |
عامل محدودکننده / توسعه به میزان یاری منابع موجود آب |
مسئولیت حکمرانی |
اقتدار محلی / دست بالای توسعه پایدار |
نقش دولت |
پیشران / مشارکت با جامعه محلی در مدیریت آب |
اینگونه به نظر میرسد که سند ملی سازگاری با کمآبی که در اردیبهشت 1400 از سوی وزارت نیرو ابلاغ شد تلاشی در جهت تحرک حکمرانی آب در ایران برای تطبیق با مبانی IWRM بود. اگرچه مفاد اصلی آن سند تقریباً در تمام دوران سیاستگذاری برای آب از سال 1384 تکرار میشد، اما انگار حکمرانی از توجه مطلق به «تامین آب» اینبار به سوی حل مساله پایداری «مصرف آب» گرایش پیدا کرده بود. در واقع، وزارت نیرو بهعنوان متولی تامین آب و محافظت از آن، اینبار توانسته بود تا مشارکت سازمانهای دیگری که مسئولیتی در مصارف آب در بخشهای صنعت، کشاورزی و شرب داشتند را نیز جلب کند و بهنوعی بهسوی یکپارچگی مدیریت منابع آب حرکت کند. با اینحال همچنان عامل اصلی مدیریت آب، دولت بود که بخشهای مختلف آن دچار تعارض شدید منافع در حوزههای آبی بودند و در آن دوباره از تسهیلگری اجتماعی، فرآیندهای آموزش مردم محلی، مداخلات روانشناختی و پذیرش پلورالیسم دانش محلی آب برای افزایش سطح مشارکت عمومی سخنی به میان نیامده بود و در نهایت هم چشمانداز ترسیم شده در سند هرگز محقق نشد.
اصولا مبانی IWRM در ایران هیچگاه نمیتوانسته جایگزین حکمرانی دستوری آب شود. شکل تمرکزگرای تاریخی حکمرانی آب بهویژه از دوران صنعتی شدن ایران و کاهش تأثیر جوامع محلی در روند حکمرانی آب که پارادایم اصلی کشورهای نو صنعتی شده را شکل میداد نمیتوانست بستری مناسب در جهت فراگیر شدن اصول مدیریت یکپارچه منابع آب را فراهم آورد. بنابراین، IWRM از ابتدای شکلگیری مبانی نظری خود، صرفا با ایدهپردازی آرمانگرایانهاش قرار هم نبود که تحول چشمگیری در نحوه حکمرانی آب در بسیاری از کشورهای درحال توسعه جهان در مناطق خشک و نیمهخشک ایجاد کند. در لایحه برنامه هفتم توسعه، فصل هشتم، عنوان «نظام مدیریت یکپارچه آب» آمده که اگرچه ارتباط چندانی بهجز عنوان با IWRM ندارد اما شاید بتوان با بومیسازی دقیق مبانی آن و فراتحلیل آنچه که درینباره در کشور گذشته چیزی به قوانین حوزه آب افزود، چنانکه بشود با آموختن از سنت که بازاندیشیست در چارچوبی مشارکتمحور، مناسبات محلی حکمرانی آب را با حضور فناوریهای نوین و بهرهبرداری اقتصادی ذینفعان در طرحهای آبی بازتعریف کرد و جامعه را به نگاهی نزدیکتر به آب فراخواند.
عباس فقیه خراسانی
مشاور علمی مرکز بینالمللی قنات و سازههای تاریخی آب
دستهبندی: | نشریه الکترونیکی شهریورماه 1402 |
شماره مجله: | شماره 19 |
این صفحه را به اشتراک بگذارید
به این مجله امتیاز بدهید