«در فرهنگ قنات، انواع داد و ستد آب به طور عرفی و شرعی و رسمی پذیرفته شده و قرنها بلکه هزارهها سابقه دارد». این یک فکت تاریخی است. اما سوالی مهم هم همینجاست. اینها همه مربوط به یک چاه یا یک قنات است. میراب میتواند در حوزه اختیارات خود و پس از توافق طرفین که هر دو شارب یا سهامدار یک قنات یا یک چاه هستند به شکلهای رهن یا اجاره و یا خرید و انتقال مالکیت آب اقدام کند. منظور من البته اینجا، حق بهرهبرداری از آب است. اما برای یک زمین، کیلومترها دورتر از آن چاه یا قنات در حوالی یک چاه یا قنات کم آب چه میشد کرد؟
دکتر پاپلی یزدی در کتاب ارزشمند «فرهنگ و تمدن کاریزی» به تعریضی سازنده مینویسند: «حالا عدهای امروز بحث از بازار آب میکنند و فکر هم میکنند بحث جدیدی را دارند مطرح میکنند... علاقمندان به بازار آب نظری جدی هم به فرهنگ خودی داشته باشند و سپس به روشهای وارداتی توجه کنند»(صفحه 202). بحث ایشان ناظر به این نکته اصلی است که «در هر صورت، (در تمدن وابسته به قنات) یک فرهنگ غنی معاملاتی خرید، فروش، اجاره، رهن، وقف، حبه، نصفه و ثلثهکاری، تعویض زمان و قرض دادن آب و ... وجود دارد که هزاران سال دوام آورده و موجب انسجام جامعه و اجتماع بوده است».
با کاهش تاثیرگذاری قنوات در تامین آب بخشهای کشاورزی و صنعت در دوران مدرنیزاسیون و آغاز ریسک حفر چاههای عمیق و سپس مواجهه ما با بحران آب، محافظت و به روز رسانی اجزای فرهنگ کاریز میتواند همچنان یک راه حل بازاندیشانه برای تعادلبخشی به سفرههای آب زیرزمینی باشد. یکی از ارکان اصلی چنان فرهنگی، مشارکت عمومی در پیشبرد کار و زندگی روزمره است. مشارکت در اینجا به معنای توجه به میزان نیاز زمینهای مختلف با شرایط گوناگون به آب هم هست که به مقتضای انواع کشت و شاید زمین و گاهی بارش هم متفاوت بوده است. در چنان شرایطی، تبادل سهم از آب قنات یا چاه میتوانسته برای زمینهای مشروب از آن چارهای کارساز باشد.
دشت یزد- اردکان، به مساحت هزاران کیلومتر مربع در اقلیمی خشک، امروزه بستر زندگی صدها هزار نفر و اشتغال و تامین آنان در صنایع گوناگون و کشاورزی و خدمات است. به پهنای این دشت، نیاز آب برای همه بخشها وجود دارد. ما میدانیم که سنت در رویکردی بازاندیشانه در فرایند نوگرایی میتواند بسیار سازنده باشد. بازاندیشی، به معنای به روز رسانی سنت هم هست. آن سنت مشارکت در رفع نیازهای شاربین یک قنات یا یک چاه، حالا باید بتواند نیازهای یک دشت را تا جایی که بتواند تامین کند و البته به میزانی که تعادل به سفرههای آب زیرزمینی هم بازگردد.
امروز ایدهای درخشان برای احیای تمدن قناتی در بخش مبادلات آب اما اینبار به مساحت یک دشت داریم. آن فرهنگ مشارکت و مبادله آب را حالا میتوانیم در ابعادی گستردهتر در یزد اجرا کنیم. یزد، بازار آب دارد. این امتداد همان سنت یزد دیروز است. از آنجا که همه چاهها به کنتورهای هوشمند مجهز هستند، میتوانیم شارژ آب را از هر چاه در دشت وسیع یزد – اردکان به هرچاه دیگر در همین دشت منتقل کنیم. بازار آب، در حکم همان میراب، میکوشد تا نیازهای آبی هر گوشهای از این پهنه را تا حد توان مرتفع کند. شاربین ما دیگر مرتبط با یک چاه یا قنات نیستند. ما بازار آب دشت پهناور یزد - اردکانیم.
عباس فقیه خراسانی (مدیر بازار آب یزد)
دستهبندی: | نشریه الکترونیکی آذرماه 1403 (شماره 34) |
شماره مجله: | شماره 34 |
این صفحه را به اشتراک بگذارید
به این مجله امتیاز بدهید