آب مهمترین منبع طبیعی برای توسعه پایدار و کیفیت زندگی است، اما به طور نامساوی توزیع شده است. تقریباً یک پنجم جمعیت جهان در مناطقی زندگی میکنند که آب کمیاب است و یک چهارم از کمبود شدید آب رنج میبرند.
ایران به دلیل قرار گرفتن در کمربند خشک و نیمه خشک جهان در زمره کشورهای با محدودیت منابع آب قلمداد میشود و به همین دلیل نیز این ماده حیاتی، یکی از مهمترین ارکان توسعه کشور است که توسعه سایر بخشها در گرو بهره برداری پایدار از آن است. با توجه به کاهش محسوس منابع آب تجدیدپذیر و محدودیتهای موجود در توسعه منابع آب جدید در اکثر نقاط دنیا، تمرکز رویکردهای مدیریتی به میزان قابل توجهی از مدیریت عرضه به مدیریت تقاضا تغییر نموده است. در ایران نیز با توجه وضعیت شدید کم آبی، کاهش شدید بارش که منجر به افزایش شرایط خشکسالی شده از یک طرف و افزایش مصارف آب در کاربریهای مختلف نظیر شرب، صنعت و کشاورزی از طرف دیگر، باعث شده است که مقوله مدیریت تقاضا با نگاه جدی تری پیگیری شود. مدیریت مصرف بخش گسترده ای را در مدیریت تقاضا به خود اختصاص میدهد که با اقداماتی همچون اقدامات فنی، فرهنگی، تعرفه قانونی، سیاستگذاری و ... قابل انجام است.
مصرف آب خانگی جزء مهمی از کل مصرف آب است و باتوجه به استانداردهای زندگی مصرف کنندگان در مناطق شهری و روستایی متفاوت است . رشد جمعیت، گسترش فعالیت تجاری، توسعه شهری، آلودگی آب، تغییر آب و هوا و خشکسالی به افزایش کمبود آب در بسیاری از نقاط جهان کمک کرده است .
راهبردهای مدیریت مصرف آب به مجموعه ای از راهبردها گفته میشود که با هدف کاهش مصرف و برقراری یک تعادل منطقی و پایدار بین عرضه و تقاضای آب طراحی و اجرا میشوند. در این راهبردها، تلاش بر این است که با استفاده از تجهیزات کاهنده مصرف، افزایش آگاهی مصرف کنندگان، به کارگیری ابزارهای قانونی و تعرفه ای و همچنین رویکردهای مدیریتی بهینه، آب را از یک کالای مصرفی به یک کالای ارزشی و اقتصادی تبدیل نمایند.
در رابطه با اقدامات فنی، استفاده از تجهیزات و لوازم کاهنده مصرف به عنوان یک اقدام اساسی محسوب شده که میتواند تأثیر قابل توجهی در کاهش مصرف آب شرب داشته باشد. از آنجا که در اکثر نقاط کشور آب شرب و بهداشت از یک شبکه تأمین می شود، هر آنچه از این شبکه مورد استفاده قرار میگیرد الزم است که در بحث مدیریت مصرف به آن توجه شود.
یافته های تحقیقات نشان میدهد که از میان عوامل مختلف، می توان با آموزش و افزایش آگاهی خانوارها در چگونگی مصرف آب و استفاده از ادوات کاهنده نقش مهمی در مدیریت مصرف آب ایجاد کرد. با توجه به اهمیت موضوع مصرف و لزوم کنترل منابع در دسترس پیشنهاد میگردد تا در جهت مدیریت بهینه مصرف، ابتدا روند تقاضاهای گذشته و سپس شرایط تغییر روند تقاضاهای موجود در چشم انداز بلند مدت بطور جامع مورد بررسی قرار گیرد. میزان عرضه منعکس کننده آب تجدیدپذیر، میزان منابع موجود و میزان تقاضا منعکس کننده رفتار مصرف کنندگان به نسبت منابع خواهد بود. فهم فاکتورهای موثر بر عرضه و تقاضا در گذشته، به مدیران کمک خواهد نمود تا حالتهای مختلف عرضه و تقاضا در آینده را شناسایی نمایند. اتخاذ روشهایی چون کنترل نشت، مدیریت فشار، اعطای تجهیزات مجانی به مصرف کنندگان و ساختار جدید تعرفه در بخش شرب نیز از راهکارهای ممکن در مدیریت تقاضا و کنترل مصرف میباشند . لذا مدیریت مصرف در یک شبکه با بکارگیری توأمان روشهای اجرایی زیر امکان پذیر خواهد شد .
در مدیریت جدید منابع آب با توجه به محدودیت در بهره برداری و توسعه منابع آبی در دسترس جوامع شهری، بایستی به مدیریت تقاضا بیشتر از مدیریت تأمین توجه گردد. از طرفی رسیدن به الگوی مصرف پایدار، تنها با اعمال مولفه هایی نظیر رعایت الگوی مصرف ، فرهنگسازی، اصلاح قوانین تعرفه گذاری و سیاستهای تشویقی، اصلاحی و یا بازدارنده در بخش مدیریت کلان امکانپذیر است. در نتیجه رسیدن به مرز بحرانی استفاده از منابع آب تجدیدپذیر ایجاب میکند که مدیریت تقاضا، مبنای کنترل مصرف و مدیریت منابع آب قرار گیرد تا ضمن تأمین امنیت آبی، قوانین مدون بر این مبنا جهت ایجاد تعادل بین مصرف و تأمین آب ایجاد گردد.
سیدحسین عرب فراشاهی
رئیس گروه بهره برداری خطوط انتقال آب و مخازن
دستهبندی: | نشریه الکترونیکی شهریورماه 1402 |
شماره مجله: | شماره 19 |
این صفحه را به اشتراک بگذارید
به این مجله امتیاز بدهید