بحران کمآبی یکی از چالشهای اصلی کشور است. در این شرایط، افزایش بهرهوری آب در بخش کشاورزی به عنوان یک راهکار ضروری برای حفظ کشاورزی، تامین امنیت غذایی و حفظ محیط زیست مطرح شده است. بهرهوری آب به معنای تولید بیشتر محصولات کشاورزی با استفاده از مقدار کمتری آب است. این امر از طریق روشهای مختلفی مانند انتخاب الگوی کشت مناسب، بهبود روشهای آبیاری، مدیریت صحیح آب، تغییر سیاستهای تخصیص و ارزشگذاری و مبادلات موقت آب قابل دستیابی است. افزایش بهرهوری آب نه تنها به حفظ منابع آب کمک میکند بلکه منجر به افزایش تولید محصول، کاهش هزینههای تولید و بهبود وضعیت اقتصادی کشاورزان نیز میشود.
عبور از بحران حال حاضر آب، بدون سرمایهگذاریهای جدید در مناطقی که عمده بحران مدیریت آب در آنها حاکم است و بدون ارائه استراتژیهای لازم در راستای افزایش توامان راندمان آبیاری و عملکرد محصولات کشاورزی امکانپذیر نیست. این لزوم افزایش مصرف آب در بخش کشاورزی در کنار تغییرات آب و هوایی مانند کاهش مقدار بارندگی و کاهش تکرار رخدادهای بارش در مناطق خشک و نیمهخشک نگران کننده است. با وجود بحران آب، امنیت غذایی ناشی از افزایش جمعیت با افزایش بهرهوری آب در بخش کشاورزی قابل مدیریت است. بر اساس تحقیقات انجام شده در دهه گذشته، با بهبود بهرهوری آب در کشاورزی، آب کافی برای بخشهای مختلف مصرف و تولید غذا در دسترس خواهد بود. بنابراین این نگرش نیاز به تغییر در ساختار، مدیریت و سرمایهگذاری کافی در تحقیقات، فناوری و زیرساخت ها دارد. در سالهای اخیر راهکارهایی مانند انتخاب الگوی کشت مناسب، اعمال مدیریتهای مناسب و دقیق کاربرد آب، بهبود جنبههای مهندسی تامین، انتقال، توزیع و کاربرد آب همراه با تغییر و اصلاح برنامههای کاربرد آب در بخش کشاورزی، اعمال سیاست و برنامه تقاضامحوری با جلب مشارکت فعال و واگذاری بخشهای عمدهای از تصمیمات و اقدامات مسئولانه به بهرهبرداران، اصلاح سیستمهای تولید و واردات و صادرات با رعایت آب مجازی در راستای بهبود بهرهوری آب مطرح شده است. از دیدگاه مالی و اقتصادی، بهرهوری بیشتر آب کشاورزی به معنای سود بیشتر به ازای واحد حجم آب مصرفی است، از دیدگاه اشتغال، ایجاد اشتغال بیشتر به ازای واحد حجم آب و از دیدگاه امنیت غذایی، بهرهوری بیشتر آب کشاورزی به معنای تولید محصول بیشتر به ازای واحد حجم آب است.
افزایش بهرهوری آب همواره در کشور با چالشهایی مانند مقاومت کشاورزان در برابر تغییر روشهای سنتی، کمبود منابع مالی و نبود اطلاعات کافی مواجه بوده است. برای مقابله با این چالشها، نیاز به یک رویکرد جامع و همه جانبه است که شامل اقدامات کوتاهمدت و بلندمدت، مشارکت ذینفعان از بخشهای مختلف و سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه میباشد. با اتخاذ این رویکرد میتوان به آیندهای پایدار برای منابع آب و کشاورزی دست یافت. مطالعات نشان میدهد که عواملی مانند سرمایهگذاری بخشهای دولتی و خصوصی بر روی بهرهوری آب در کشاورزی، امکان محاسبات عملی فایده – هزینه تغییر روشهای آبیاری از سوی کشاورزان، آگاهی یافتن آنان از آنچه که در بعد از تغییر وضعیت به نفع وضعیت اقتصادی کشاورز و بهبود کیفیت کشاورزی است، دسترسیپذیری و سادگی نوآوری و همچنین اطلاع دادن از نتایج تغییر در نقاط دیگر جهان، کشور و مزارع مختلف میتواند کشاورزان را برای تغییر وضعیت به سود بهرهوری متقاعد کند.
محمدرضا وظیفهشناس
استادیار علوم زراعی، معاون پژوهش و فناورری مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی یزد
دستهبندی: | نشریه الکترونیکی تیر 1403 |
شماره مجله: | شماره 29 |
این صفحه را به اشتراک بگذارید
به این مجله امتیاز بدهید